عرضه و تقاضا در پرایس اکشن چیست؟

الگوهای عرضه و تقاضا در پرایس اکشن شامل الگوهای برگشتی، ادامه دهنده و کندل استیک‌ها می‌شود. الگوهای برگشتی شامل سر و شانه سقف/ کف، الگوهای دو قله/ دو کف، الگوی QM و … می‌شوند. الگوهای ادامه دهنده از قبیل الگوی پرچم، مثلث، مستطیل و … است که می‌تواند هم ادامه دهنده و هم بازگشتی باشد.


عرضه و تقاضا در پرایس اکشن چیست؟

برای شناسایی این نواحی باید پیوت‌ها یا سوئینگ‌ها را به خوبی تشخیص داد. پرایس اکشن (Price Action) به نحوه‌ی حرکت قیمت در نواحی عرضه و تقاضا مرتبط است. همان‌طور که می‌دانید عرضه و تقاضا قیمت را به وجود می‌آورد. قیمت نیز به نوبه‌ی خود باعث تشکیل کندل‌ها می‌شود. از کنار هم قرار گرفتن کندل‌ها نمودار به وجود می‌آید.

اگر تقاضا در بازار زیاد شود، به طور قطع قیمت‌ها افزایش می‌یابد. در نتیجه، نمودار روند صعودی به خود می‌گیرد. برعکس آن نیز صادق است. اگر عرضه از تقاضا بیشتر شود، کسی تمایل به خرید ندارد و به این ترتیب باعث افت قیمت‌ها و روند نزولی می‌شود. در حالتی که عرضه و تقاضا با هم برابر باشد، کسی تمایل به خرید یا فروش ندارد. در چنین حالتی بازار ساید یا رنج می‌شود. عرضه و تقاضا ناشی از ترس و طمع انسان‌هاست. در کل پرایس اکشن حرکات قیمت را بررسی می‌کند. حرکاتی که نشان دهنده‌ی رفتار انسان‌هاست.

آموزش پرایس اکشن بر اساس عرضه و تقاضا

پرایس اکشن شاخه‌های متعددی همچون آر تی ام، پرایس اکشن ال بروکس، پرایس اکشن لنس و پرایس اکشن آلفونسو دارد. با شناخت و درک عرضه و تقاضا در پرایس اکشن می‌توان در بازارهای مالی از جمله فارکس، کریپتو و … به فعالیت پرداخت. عرضه و تقاضا همانند دو کفه‌ی ترازو عمل می‌کنند. زمانی که یکی از کفه‌ها سنگین‌تر می‌شود، این توازن به هم می‌خورد. سوالی مطرح می‌شود و آن این است که چه عاملی باعث بر هم زدن عرضه و تقاضا شده است؟ برای پاسخ به این سوال باید عوامل برهم زننده را شناسایی کرد. همان‌طور که می‌دانید بروکرها و یا معامله‌گران خرد که در این بازار فعال هستند، قدرت تغییر ایجاد روند را به هیچ وجه ندارند.

کفه‌های عرضه و تقاضا
کفه‌های عرضه و تقاضا

 

 

بانک‌ها، موسسات بزرگ و یا Big Boys هستند که می‌توانند این زمینه را به وجود آورند. برای نمونه، بانکی می‌خواهد بخشی از دارایی یا تمام آن را به فروش برساند. در گام نخست، دستور فروش برای قسمتی از آن را صادر می‌کند. هنگامی که قیمت دوباره به همان قیمت قبل، برگشت در گام بعد برای فروش باقیمانده‌ی آن اقدام می‌کند. در واقع، بانک، موسسه و یا … است که شرایطی را برای افزایش قیمت فراهم می‌آورد تا بتواند باقیمانده‌ی دارایی خود را به فروش برساند.

نواحی عرضه و تقاضا کدامند؟

نواحی عرضه و تقاضا به سطوح قیمتی گفته می‌شود که دارای سفارش‌های جا مانده از سوی بانک‌ها، موسسات و … است. قیمت دوباره به این نواحی برمی‌گردد و سفارش‌های جامانده را تکمیل و به اصطلاح نقدینگی را برای ادامه‌ی حرکت جمع می‌کند. حال اگر قیمت به ناحیه‌ی عرضه رسیده باشد، بعد از تکمیل سفارش قیمت را به سمت پایین هدایت می‌کند. اگر قیمت به ناحیه‌ی تقاضا برسد، بعد از تکمیل سفارش قیمت به سمت بالا پرتاب می‌شود. قیمت برای حرکت در طول مسیر خود به نقدینگی نیاز دارد، مانند ماشین که برای حرکت به بنزین نیازمند است. اغلب نقدینگی‌ها در سشن‌ها، شادوی کندل‌ها، اردر بلاک‌ها و … وجود دارد. بیشتر نواحی عرضه و تقاضا را می‌توان در این مناطق مشاهده کرد.

 

نحوه‌ی شناسایی ناحیه‌ی عرضه و تقاضا

شناسایی نواحی عرضه و تقاضا در پرایس اکشن به بهبود معاملات کمک می‌کند. بدین معنا که قیمت می‌تواند خودش را از ناحیه‌ی عرضه به ناحیه‌ی تقاضا برساند. البته گاهی ممکن است که ناحیه‌ی تقاضا نتواند قیمت را نگه دارد و آن ناحیه تقاضا خود به ناحیه‌ی عرضه تبدیل شود. بنابراین، شناسایی این نواحی و همچنین اعتبار آن‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است. به طور معمول، تعیین نواحی عرضه و تقاضا در تایم بالا انجام می‌شود. زیرا ماهیت بازار فرکتال است و  حرکات قیمت از تایم بالا تبعیت می‌کند. حرکات قیمت در تایم ۱ دقیقه باعث ایجاد تشکیل کندل ۵ دقیقه و کندل‌های ۵ دقیقه باعث تشکیل کندل‌های ۱۵ دقیقه و الی آخر می‌شود. همچنین الگوها و نواحی در تایم فریم بالا مثل D1، H4 و H1 از اعتبار بیشتری نسبت بهM15 ،M5 ،M1 برخوردار هستند.

ناحیه‌ی عرضه تایم H1
ناحیه‌ی عرضه تایم H1

 

با کلیک بر روی لیست بهترین صرافی های ارز دیجیتال خارجی و بروکرها ، ویژگی آنها را جستجو کنید.

نقاط چرخش قیمت (Pivot Point)، سوئینگ و یا همان مناطق حمایت – مقاومت در شناسایی نواحی عرضه و تقاضا کمک بسیاری می‌کند. با ترسیم خطوط افقی بر روی این نواحی، سطح حمایت- مقاومت مشخص می‌شود. در تایم بالا این پیوت‌ها عموما به صورت سه کندل یا بیشتر دیده می‌شود: رالی- بیس – رالی(RBR)، دراپ-بیس-دراپ(DBD).  حرکت رالی در تایم پایین‌تر را می‌توان به صورت یک لگ یا موج صعودی دید. به همین ترتیب، حرکت دراپ یک لگ نزولی در تایم پایین‌تر است. بیس(Base) یا همان (OB)،(DP) به کندلی گفته می‌شود که در تایم پایین یک ناحیه رنج را نشان می‌دهد. این ناحیه‌ی بی‌تصمیمی فرصت مناسبی برای ورود معامله‌گران است. در واقع، کندل بیس شاید بتواند ناحیه‌‌ی عرضه یا تقاضا را مشخص کند. البته این نوع بیس‌ها شرایط خاصی دارند تا بتوانند قیمت را به خوبی نگه دارند.

 

اندیکاتور عرضه و تقاضا

برای نشان دادن نواحی عرضه و تقاضا در پرایس اکشن اندیکاتور Supply-Demand-Zone می‌تواند مفید باشد. این اندیکاتور به راحتی بر روی متاتریدر نسخه‌ی ۴ و ۵ نصب می‌شود. برای این کار کافی است، نسخه‌ی مورد نظر دانلود شود. سپس از قسمت بالای نوار متاتریدر گزینه‌ی File را باز کنید. بر روی گزینه‌ی Open Data Folder کلیک کنید. پوشه‌ی  MQL4 در متا ۴ یا MQL5 در متا ۵ را باز و بر روی پوشه‌ی Indicators کلیک کنید. در این‌جااندیکاتور دانلود شده را جای‌گذاری کنید. یک بار متاتریدر را ببندید و مجدد باز کنید. از سوی دیگر هم می‌توان بر روی نوار Navigator سمت چپ متاتریدر روی گزینه‌ی Indicators راست کلیک کرده و گزینه‌ی Refresh را بزنید. بدین ترتیب، اندیکاتور عرضه و تقاضا به راحتی اضافه می‌شود. سپس اندیکاتور مورد نظر را به سمت راست چارت بکشید. بر روی سربرگ Common کلیک و تیک تمام گزینه‌ها را فعال کنید. از سربرگ‌های دیگر می‌توانید تنظیمات و رنگ دلخواه را انتخاب کنید.

 

عرضه و تقاضا در پرایس اکشن چیست؟

آموزش اندیکاتور عرضه و تقاضا

آموزش اندیکاتور عرضه و تقاضا
آموزش اندیکاتور عرضه و تقاضا

 

معرفی الگوهای عرضه و تقاضا

الگوهای عرضه و تقاضا در پرایس اکشن شامل الگوهای برگشتی، ادامه دهنده و کندل استیک‌ها می‌شود. الگوهای برگشتی شامل سر و شانه سقف/ کف، الگوهای دو قله/ دو کف، الگوی QM و … می‌شوند. الگوهای ادامه دهنده از قبیل الگوی پرچم، مثلث، مستطیل و … است که می‌تواند هم ادامه دهنده و هم بازگشتی باشد. الگوی کندل استیک مانند ستاره صبحگاهی، ستاره شامگاهی، مرد آویزان و … است. محل تشکیل الگوهای ذکر شده و همچنین تایم فریمی که در آن الگو ایجاد می‌شود، بسیار مهم است. برای نمونه الگوی QM اگر در تایم بالا و در ناحیه‌ی عرضه تشکیل شده باشد، می‌تواند باعث ریورسال شدن یا همان برگشت قیمت شود. اگر QM در میان روند تشکیل شود، می‌تواند الگوی ادامه دهنده‌ی روند محسوب شود. دانستن این نکات می‌تواند به معامله‌گر در انجام معاملات وی کمک شایانی کند.

الگوی QM
الگوی QM

 

معامله در نواحی عرضه و تقاضا چگونه است؟

عرضه و تقاضا در پرایس اکشن برای ترید محدودیت ایجاد نمی‌کند. فقط کافی است معامله‌گر به تایم بالا برود. اگر تایم ساختار تریدر یک ساعته است، روند بازار را باید در این تایم تشخیص بدهد. یک تایم پایین‌تر M15 است که تریدر در این تایم، نواحی عرضه و تقاضا را ترسیم می‌کند. تایم ورود تریدر M1 می‌شود. در این تایم با رسیدن قیمت به نواحی مورد نظر، معامله‌گر باید صبر کند، تا تاییدیه‌های بیشتری برای ورود کسب کند. به طور معمول، تریدرها بعد از تشکیل CHOCH ورود می‌کنند. استاپ خود را پشت ناحیه عرضه یا تقاضا و حد سود را ابتدای ناحیه‌ عرضه یا تقاضای تایم M15 قرار می‌دهند.

 

دی ارز ، مرجع تخصصی معرفی بازارهای مالی

به‌این post امتیاز دهید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *